۱۳۸۵/۱۱/۰۵

بدنبال من وتو

برای من اصلن مهم نيست
به آن فکر هم نميکنم
که تو کيستی
زنی يا مردی
جوانی يا پيری
پولداری يا فقيری
کمونيست، کافر يا مسلمانی
زرد ، سرخ، سياه يا سفيدی
دکتر، مهندس، نويسنده يا شاعری
وسط ، بالا يا پائينی
عمله ای روزمزد نشسته به انتطار در دکه ای
يا دهقانی که در انتظار بارانی
يا حتی زنی تن فروش
که در گوشه ی چهارراه به انتظاری
برای من اين چيزها مهم نيست
برای من تنها يک چيز مهم است
اينکه تو کجا ايستاده ايی
و چقدر انسانی



کراوات، پاپيون، کت و شلواريا عينک ذره بينی ات
کفش، ريش پرفسوری يا سبيل استالينيت
مد لياس ، موها و آرايشت
اصلن چنگی به دلم نمی زند
داش داشه ی عربی می پوشی يا شلوار فرنگی
لباس کردی می پوشی يا لری
مانتو شلوار می پوشی يا دامن و مينی ژوپ غربی
روسری داری يا نداری
هم
اصلن به من مربوط نيست
من اصلن اين چيزها را نمی بينم
برای من تو برهنه ای
من در خيالم تو را لخت مادرزاد می بينم
نه بيشتر و نه کمتر
و آنچه در برهنگی داری
تو آنی

برای من اصلن مهم نيست
چنگی به دلم نمی زند
رنگ موهايت سيا باشد يا طلايی
چشمهايت سبز باشد يا قهوه ای
قدت کوتاه باشد يا بلند
چهره ات زيبا باشد يا زشت
اصلن به من مربوط نيست
به تو هم مربوط نيست
تو اين چيزها را بدست نياورده ای
از کسی به عاريه گرفته ای
مال تو نيست
برای بدست آوردنش تلاشی نکرده ای
اينها را از مولکول دی .ان. آ. يت گرفته ای
تو به همان راحتی که سياهی
ميتوانستی سفيد باشی
به همان راحتی که زيبايی
ميتوانستی زشت باشی
من اين چيزها را اصلن به رسميت نمی شناسم
از من توقع نداشته باش
تا حد اقل تکليفم با تو روشن نشده
زيباييت را بستايم
قد بلندت را به سرو ناز شيراز تشبيه کنم
و ابروهايت را به کمند عشاق
من در ذهنم همه ی اين چيزها را از تو می گيرم
بدنبال تو و من
من تو را لخت مادرزاد می کنم
من فقط آن چيزی را می بينم
که خود به تلاش ساخته ای
نه بيشتر و نه کمتر
تو آنی



اصلن چنگی به دلم نمی زند
خودت را چگونه می بينی
هنرمندی يا که رهبر اپوزيسيونی!
صاحب سايت ، روزنامه يا تلويزيونی
نويسنده ای ، يا که روشنفکری
نخبه ای از دماغ فيل افتاده ای
يا ناجی ای کشف ناشده ای
چقدر جايزه بارت هست
يا چقدر محرم ايت الله بی بی سی ای
من اين چيزها را اصلن به رسميت نمی شاسم
تو را لخت مادر زاد می کنم
تعداد ثانيه ها و يک يک نفسهايت را می شمارم
ثانيه ها را آنقدر تقسيم می کنم تا به بی نهايت برسد
وتو و خود را
در بی نهايت ثانيه های زندگی جستجو می کنم
اينکه آن ثانيه ها کجا بودی و چه می کردی
اينکه ثانيه های امروزت کجايی و چه می کنی
من ثانيه های ديروز و امروزت را به هم پيوند خواهم زد
و تو را و خود را از ثانيه ها خلق خواهم کرد
و اينگونه
تو را و خود را تحسين خواهم کرد
يا نفرين

رضا شمس
۲۱ ژانويه دو هزارو هفت

ارسال به: Balatarin :: Donbaleh :: Cloob :: Mohandes :: Delicious :: Stumbleupon :: Friendfeed :: Twitter :: Facebook :: Greader :: Addthis to other :: Subscribe to Feed

۱۳۸۵/۱۱/۰۲

آبه پير، محبوبترين چهره فرانسه در گذشت.


او، فقط مدافع بي پناهان و بی خانمانان نبود، در جنگ دوم جهانی به مقاومت مسلح ضد فاشيسم پيوست، بنيان گذار جمعيت امائوس، که در ۴۰ کشور به ياری بی پناهان ميپردازد، و ...
آبه پير دوست وياور مقاومت ايران بود.
يادش گرامی باد.

ارسال به: Balatarin :: Donbaleh :: Cloob :: Mohandes :: Delicious :: Stumbleupon :: Friendfeed :: Twitter :: Facebook :: Greader :: Addthis to other :: Subscribe to Feed

۱۳۸۵/۱۰/۲۹

داريم يواش يواش صدای انقلابتان را ميشنويم.


شير و خورشيد مجلس

غلامعلی حداد عادل، رييس مجلس از مردم خواسته است که در مورد برگشت مجدد نماد شيروخورشيد بر سر درمجلس نظر بدهند. مجسمه شيروخورشيد، بر سردرمجلس بود که در اوايل انقلاب توسط مردم پايين کشيده شد و سپس خورشيد آن از بين رفت.
حداد عادل معتقد است که چون اين شير ها، زمان انقلاب از سر درمجلس پايين آورده شده، ممکن است بعضی از مردم با بالا آمدن مجدد آنها مخالف باشند.البته به گفته رييس مجلس، عده ای هم نظر دارند که اين شير ها ربطی به نظام شاهنشاهی و طاغوت ندارد.
به همين دليل اگر مجلس مطمْن شود که مردم با نصب مجدد شير های سر در مجلس مخالف نيستند، آنها را به جای اولشان بر ميگرداند. او از رسانه ها خواسته در ميان مردم نظر سنجی کنند.

ارسال به: Balatarin :: Donbaleh :: Cloob :: Mohandes :: Delicious :: Stumbleupon :: Friendfeed :: Twitter :: Facebook :: Greader :: Addthis to other :: Subscribe to Feed

۱۳۸۵/۱۰/۲۵

دنيای غريبی است نازنين!



آن يکی به سر قبر جلاد ميرود و برای جنايتهايش دسته گل ميگذارد، ديگری عکس جلاد را در دست ميگيرد تا جهانيان بدانند که تا وقتی پرنسيپ نباشد، چاوز باشی يا کاسترو ويا اورتگا، بايد که کوتوله سياسی مانند مرد هزار تير ويا ملای هزار نيرنگ را در آغوش بگيری.
دلم اما برای چه گوارا ميسوزد، اگر ميدانست که چه جانورانی با عکسش، عکس يادگاری ميگيرند.

ارسال به: Balatarin :: Donbaleh :: Cloob :: Mohandes :: Delicious :: Stumbleupon :: Friendfeed :: Twitter :: Facebook :: Greader :: Addthis to other :: Subscribe to Feed

۱۳۸۵/۱۰/۱۷

متاسفم دوست قديمی*
به آنانی که صفوف مبارزه برعليه جانيان حاکم برميهن را رها می کنند
و به ايران و آغوش دشمنان مردم و آدمخواران عمامه بسر می روند.
دکترزری اصفهانی

از گذشته ها ميگذری
باروياهايی فرسوده
با کتيبه های شکسته
خطوط معوج
ترانه هايی پير و خميده

درخود می غلطی
درحصار قلبی که عشق را از ياد برده است
وزمين را بر آسمان برگزيده است
فرو ميروی
درتابوتی که خود ساخته ای
تابوت ويرانی خاطرات
به فراموش خانه رسيده ای
درانتهای جاده های هشياری
اينک ميخانه ها ترا درانتهای شب درخود محبوس ميکنند
و هوای نيالوده صبح را
از اعماق نفس هايت برميکشند
شب با خرخر تاريکش ترا درآعوش ميکشد
سگان ولگرد بيگانه
با بذاق های چرکينشان
بوسه های ترا ميخرند
و جز ليسه ای از چرکاب نصيب ات نمی کنند
متاسفم رفيق!
ديگر پير شده ای
و خاطراتت چون سلول های مرده پوستت
چروکيده و فرتوت از ذهنت فروميريزند
درشبهای طولانی انقراض
اجساد روياهايت را مرداب های کهنه می بلعند
و درزمستان نوميد سرد
برف برگرده انديشه هايت انبارميشود
فريادهای بی ثمرت را
برگ های خزانی هم به استقبال نمی آيند
باد سردی است که درکوچه وول ميخورد
و هر مسافر خسته ای را ميرماند
صدايت خاموشی ياس آور آخرين پرنده است
که از کوچ جدا مانده است

خرخر تاريک مرگ ترا درآغوش گرفته است
درآرامش بويناک مرداب ها ی تاريک
فرصت ديدار سپيده دمان را از دست داده ای

درکوه اما تند راست و شبانان درکومه ها ميخوانند

افسوس که دربهار ترا نخواهم ديد
تا فصل گلبار کوهساران زنده نخواهی ماند
ترا زمان از ياد می برد
آنگونه که مردگان از خاطرات ميروند
متاسفم دوست قديمی

* توضيح . اين شعررا من قبلا دررابطه با بريده مزدورانی که بطور علنی با جمهوری اسلامی همکاری میکنند و به ايران رفت و آ«د دارند سروده بودم. ديروز که خبر رفتن فريبا هشترودی را هم به ايران و عکس هايش را درکنار رپيس کانون هابيليان درسايت های جمهوری اسلامی ديدم دوباره آنرا در وب لاگم و در سايت طليعه قراردادم.

ارسال به: Balatarin :: Donbaleh :: Cloob :: Mohandes :: Delicious :: Stumbleupon :: Friendfeed :: Twitter :: Facebook :: Greader :: Addthis to other :: Subscribe to Feed