۱۳۸۴/۰۶/۰۱

منم منتقد مجاهدينم !!
رضا شمس
برگرفته از ايران ليبرتی

از بس به چيزاي جدي فکر کردم خسته شدم. از بس که اخبار را پي گيري کردم ديگه نا ندارم. همش فکر ، همش ناراحتي ، ديگه د يپرس شدم . زندگيم شده دلهره و نگراني.آخه مگه من گناه کردم ، والله به خدا عذابم به مورچه هم نرسيده. تو را به خدا شما قضاوت کنيد...
آخه اينم شد زند گي .چقدر هي تحولات ايران که نه ، دنيا رو دنبال کنم. چقدر به دنبال تحولات بدوم .چقدر با دلهره به فردا فکر کنم. چقدر بر و بيا. هي بدو اينجا هي بدو اونجا. ديگه خسته شدم. آخه منم نا سلامتي آد مم بابا. ديگه ذ له شدم ، همين روزا ، توي يکي از همين روزاي داغ لس آنجلس ، يه هو ديدي سر به بيابون گذاشتم. ميرم تو همين ساحل زيباي سندياگو خودمو زير ماسه ها چال ميکنم.
ول کن نيستن که. هر چه گفتم بابا اصلا عراقو ولش. بي خيالش. از اولش هم رفتن تو خاک عراق ، تو خاک دشمن ، اونم وقتي با کشور ما در حال جنگه و اسلحه کشيدن رو سربازاي ايران اشتباه بوده . اشتباه که نه ،عين خيانت بوده. ولي خوب حالا ما شما رو بخشيد يم . امروز ايران در خطره ما بايد " به ايران فکر کنيم " ما اپوزيسيون بايد متحد باشيم "امروز فقط اتحاد". شما هم جوانان ايراني هستيد ، اشتباه و خيانت هم اگر بوده ، از رهبران شما بوده . خودتون که گناهي نداريد. د لم سوخت. گفتم بابا زير بمبارون وا نستيد ، خيلي خطريه.

بلند شيد بيايد خارج ديگه . زحمت ما را هم کم کنيد. سيا ستي گفتن . حسابي گفتن. کتابي گفتن . خوب خودتونو چرا تو درد سر ميندازيد. مگه مرض داريد زير بمبارون ، اونم بمبارون آمريکا، بايستيد. آخه کسي که بمب آمريکا تو سرش بخوره ، تو اين دنيا ديگه کسي آدم حسابش ميکنه؟ حالا خودتون هيچي ، آبروي ما چي ميشه. همين کم داشتيم که بگن ايرانيها بمب آمريکايي خوردن . از اون ور هم که اين آخوندها هي کاراي تروريستي مي کنن و خارجيها به ما ايرانيها ميگن تروريست. تاره يه مرتبه ديدي تو همين هيرووير سربازاي ايران هم وارد خاک عراق شدن و به شما حمله کردن ، شما ميخوايد دو باره رو سر بازاي وطن اسلحه بکشيد و به ايران خيانت کنيد ؟ آخه بشر متمدن چنين کاري ميکنه. گناه ما چيه. مگه ما گناه کرديم . چطور سرمونو جلو آمريکاييا بلند کنيم؟ حالا باز صد رحمت به آخوند ها حد اقل ميشه کمي باهاشون حرف زد ، گفتمان دمکراسي کرد ،روشون حساب کرد. ولي شما که به حرف هيچکس گوش نميدين. اهل گفتمان هم نيستيد. آخه مگه ما اپوزيسيون خارج کشور چمونه، ها؟ خودمونيم، اينقدر مبارزاتي که ما تو اين مدت انجام داديم تو تمام تاريخ ايران کسي انجام داده؟خوب نيامديد ديگه . منم که وظيفه ي تاريخيم انجام داده بودم ، گفتم به جهنم ، بذار اينقدر بمب تو سرشون بخوره که له و لورده شن. چرا دلم برا آدمي که حرف حساب سرش نميشه بسوزه . از قديم گفتن " تو به من يه سوزن بزن تا من بهت يه جوال دوز بزنم" شما که به فکر آبروي هموطنات تو غربت نيستي ديگه از من چه توقعي داري ،ها؟ خوب آخرش هم ديدي چه شد ، رهبراتون اومدن خارج خودشونو نجات دادن شما جوواناي عزيز و رعنا را گذاشتن دم توپ. بعدش هم که شما جوونا را خواستيم نجات بديم ، گوش نکرديد. خوب چکارتون کنيم . کسي که خودش نخواد نجات پيدا کنه هيچکس نمي تونه نجاتش بده. والا دلم خيلي ميسوزه . هرچند ادم مودبي هستم ، اما گاهي وقتا تو دلم به زمين و زمان فحش ميدم. خيلي ديپرس مي شم. آخه بدبختا ، نگاه کنين کارتون به جايي رسيده که حتي کمونيستا هم براي شما کمپين نجات ميذارن. ميخوان شما را نجات بدن ميگن ديدبان گفته اونجا نقض حقوق بشر ميشه. آخه جووناي عزيز، ديدبان که ديگه شوخي بردار نيست ، آمريکاييه.
کميته ي نجات هم که کمونستيه . مي فهميد يعني چي؟ يعني پيش شرق و غرب آبروي ما ايرانيها رفته. اين شکستن غرور مليست. آخه من ازشرم چکار کنم . کسي که هم بمب آمريکا تو سرش بخوره ، هم ديدبان باهاش دشمن باشه ، هم کمپين کمونيستي برا نجاتش بسيج بشه ، ديگه کي جرات ميکنه از خجالت سرش را بالا بگيره. بازم بگيد من حق ندارم کلافه بشم ؟ بازم بگيد چرا ديپرسي؟ بازم بگيد چرا اپوزيسيون کاري نميکنه ؟ آخه با اينهمه مشکلات چطور ميشه کاري کرد. باور کنيد اگه برجاي دوقلو سر جاشون بود ، حتما خودمو از اون بالا مينداختم پايين.
آخه من چقدر شما را نصيحت بکنم. چقدر غصه بخورم. وقتي يه بزرگتر به شما نصيحت ميکنه ، به حرفش گوش بديد ديگه. بزرگي گفتن . کوچکي گفتن. ما اپوزيسيون بايد تمام وقتمون صرف آزادي ايران بشه. شما با اين کاراتون داريد وقت اپوزيسيون را ميگيريد و نميذاريد ايران عزيز ما آزاد بشه. اينم که يعني خيانت . البته من ميدونم که شما جووناي رشيد ايران گناهي نداريد. گناه از رهبراتونه. همه ي دنيا ميدونن که سياست يعني امر ممکن. اما اون خانومه اسمش چيه ؟ همون که ميگه ميتوان و بايد . آها مريم. از اون ديگه خيلي لجم ميگيره. آخه زنو چه به اين حرفا . اصلا مگه مرد قحطيه که شما به حرف يه زن گوش ميديد. ببينيد امريکا هم زن را رهبر نمي کنه. آخه خجالت هم خوب چيزيه. وقتي تو فرانسه گرفتنش ، دلم خنک شد. گفتم اين خاتمي بي عرضه الان تحويلش ميگيره. اما نتنوست.

اميدوارم حمايتهاي اپوزيسيون حرومش بشه. اينقدر بي بخار بود از پس يه زن بر نيامد. اونم يه خجالت ديگه براي من شد. من بيچاره چقدر بايد حرص بخورم. ولي شما که خودتون را آتيش زديد کارتون از خاتمي خيلي بدتر بود . آخه عزيزان من آدم به خاطر يه زن خودشو آتيش مي زنه؟ حالا آمريکاييا به ما ميگن وحشي. البته من ميدونم که شما جووناي صادقي هستيد . همش تقصير رهبراتونه که شما را شستشوي مغزي ميدن. نمي ذارن اپوزيسيون شما را آگاه کنه. خدا لعنتشون کنه. جووناي ايرانو هي به کشتن ميدن.

من به جووناي ايراني که هنوز تو عراق موندن ميگم عزيزان هنوز هم دير نشده ، بذاريد شما را نجات بديم . به حرف من گوش نمي کنيد به حرف کمونيستا که ميخوان شما رو نجات بدن گوش کنيد. تو عراق جنگ و نا آراميه .آخه آدم عاقل چنين جايي واي ميسه؟ خوب ديديد که دو نفر شما را تروريستا دزديدند. اونا عرب وحشي هستن مثل ما ايرانيها که نجيبزاده نيستن . من دعا مي کنم که هر چه زودتر اونا رو تحويل ايرانيها بدن. کاش ميشد من به اون دو نفر مي گفتم جووناي عزيز وقتي تحويل ايرانيا ميد نتون نکنه بد اخلاقي کنيد و مثل وحشيا با سربازاي ايران در گير بشيد و به ايران خيانت کنيد. آخه ميترسم صداش بپيچه و پيش آمريکاييا کنف شيم. حالا تا بقيه تون را نگرفتن بياييد خارج پيش اپوزيسيون. بده نزديک ايران عزيز باشيد. چون سربازاي ايران ميان عراق ، خوب نيست بروي برادران همو طن ايروني سلاح بکشيد و به ايران خيانت کنيد. آکه بازم گول رهبرا تونو بخوريد اين دفعه ديگه خيلي سخت ميشه که اپوزيسيون شما را ببخشه. آخه شما اگه اين کار بکنيد منم ديگه طاقت دلهره و نگراني ندارم و نمي تونم ايران عزيز را آزاد کنم و يه هو ديدي جنازم رو تو ساحل پيدا کردند.شما که نمي خوايد اينقدر به ايران خيانت کنيد . ميخوايد؟

ارسال به: Balatarin :: Donbaleh :: Cloob :: Mohandes :: Delicious :: Stumbleupon :: Friendfeed :: Twitter :: Facebook :: Greader :: Addthis to other :: Subscribe to Feed