۱۳۸۲/۱۰/۰۸

اعلام جرم !



موسسات غیر دولتی و همچنین دولت اسراییل در اولین ساعات وقوع فاجعه بطور رسمی آعلام آمادگی جهت یاری رسانی به مردم بم و نجات زیرآوارماندگان این شهر کردند. اما این پیشنهاد از سوی سران رژیم با قاطعیت رد شد!
من همین جا و بهمین وسیله، تریبونال بین المللی را خطاب قرار داده و بعنوان یک ایرانی داغدار این فاجعه ی جبران ناپذیر ملی، علیه کلیت این رژیم، بویژه آیت اله خامنه ای، شیخ محمد خاتمی، حجت الاسلام موسوی لاری و آقای کمال خرازی به اتهام جنایت علیه شهروندان ایرانی، اعلام جرم می کنم.
نامبردگان در بالا به چه حقی و با کدام انگیزه از پذیرش تیم های نجات اسراییل که در کار خود مجرب و کارکشته می باشند و در میان اولین گروه های داوطلب بودند، خودداری کرده اند؟
آیا جان مردم ما باندازه ی ایدئولوزی واپس مانده ی اینان ارزش نداشت و ندارد تا در چنین موقعیت خطیر و حساسی اختلافات میان دولت ها را بطور موقت هم که شده– همانند مورد آمریکا – کنار گذاشته و با پذیرش این یاری رسانی ی داوطلبانه امکان و ضریب زنده یابی را افزایش می دادند ؟!

از ياور استوار

ارسال به: Balatarin :: Donbaleh :: Cloob :: Mohandes :: Delicious :: Stumbleupon :: Friendfeed :: Twitter :: Facebook :: Greader :: Addthis to other :: Subscribe to Feed

۱۳۸۲/۰۹/۲۷

دستکاری و ترجمه به فارسی کاريکاتور مانا نيستاني در باره صدام.

ارسال به: Balatarin :: Donbaleh :: Cloob :: Mohandes :: Delicious :: Stumbleupon :: Friendfeed :: Twitter :: Facebook :: Greader :: Addthis to other :: Subscribe to Feed

۱۳۸۲/۰۹/۲۵



گفتم: اين سرنوشت در انتظار خامنه اي و خاتمي و رفسنجاني هم هست؟
گفت: رفسنجاني را فکر نميکنم. او ريشش به اين بلندي نميشود.
پرسيدم: سوراخ اختفاي صدام را ديدي؟ آيا براي قايم شدن آخوندها هم ازين سوراخ ها هست؟
گفت: هفتاد ميليون!

از هادی خرسندی

ارسال به: Balatarin :: Donbaleh :: Cloob :: Mohandes :: Delicious :: Stumbleupon :: Friendfeed :: Twitter :: Facebook :: Greader :: Addthis to other :: Subscribe to Feed

۱۳۸۲/۰۹/۲۱

سيد ابراهيم نبوی برای بازگشت به ايران آماده ميشود

دوشنبه ده آذر ۱۳۸۲ متن زير در سايت نبوی بود و حالا ديگر نيست !!!

سلام
وخدا حافظ
به عنوان يک موجود زنده که از زنده بودنش نفرت دارد و به دلايلی کاملا شخصی مرگ خود را 12 روز به تاخير انداخته است، می خواهم از همه شما خوانندگان نبوی آن لاين خداحافظی کنم. من نه يک نابغه بودم و نه يک سياستمدار. فقط آدمی هستم که مي خواهد در وطنش بميرد و همه آرزوهايش را برای خود و برای وطنش بر باد رفته می بيند. وقتی از ايران بيرون آمدم حس مي کردم که مي توانم يکی دو سال محکم بمانم و منتظر، ولی من فقط برای زندگی در ايران ساخته شدم. حالم از فرهنک اصيل ايراني به هم می خورد و فقط مي خواهم دخترم آثار نيمه تمام مرا به جائي برساند، هر وقت شد.

باور نمی کنی تا چه حد مچ دستم هوس تيغ تيز را کرده است. خوشبختانه تا گذاشتن خبر روی سايت بيايد من مرده ام. هيچ مادر قحبه اي مخصوصا جمهوری اسلامي در مرگ من نقش نداشت و من خودم به اين اين نتيجه رسيدم که تمامش کن. دوستانم مسوول برگزاری مراسم من اند و هيچ مادر قحبه ای دخالت نکند.

سيد ابراهيم نبوی
دوشنبه ده آذر 1382

و امروز در سايت گويا مطلب زير را از او ديدم.

سيد ابراهيم نبوی به سازمان مجاهدين خلق پيوست

اطلاعيه نسبتا مهم ابراهيم نبوی در سايت نبوي آن لاين

ابطحی معاون رئيس جمهور: منافقين می توانند به ايران بازگردند.

اينجانب برادر منافق( مجاهد سابق) سيد ابراهيم نبوی، از اين تاريخ پيوستگی و عضويت خود را به سازمان مجاهدين خلق ايران اعلام نموده و ضمن آغاز همکاری با سازمان مذکور از مرکزيت آن اعلام تنفر می نمايم، از آقای ابطحی درخواست می شود، لطفا امکان و زمان برگشت برادر مجاهد سيد ابراهيم نبوی را به تهران به من اعلام نماييد. و مرا از نگرانی نجات دهيد.
ايران رجوی، رجوی ايران
مسعود مريم، مريم مسعود
برادر مجاهد سيد ابراهيم نبوی
19 آذر 1382

او خوب ميداند راه بازگشت بدون خطر به ايران لنگ و لگد زدن به مجاهدين است.

ارسال به: Balatarin :: Donbaleh :: Cloob :: Mohandes :: Delicious :: Stumbleupon :: Friendfeed :: Twitter :: Facebook :: Greader :: Addthis to other :: Subscribe to Feed

۱۳۸۲/۰۹/۲۰

سه قلوهای به هم چسبيده !



سه قلوها اغلب شكل يكديگر هستند و فاصله تولد يكي نهايتا بعد از چند دقيقه از تولد ديگري است اما هيچ سه قلوئي مثل هم فكر نمي كنند ، حتي اگر از ناحيه سر به يكديگر چسبيده باشند !

ولي سه قلوهائي كه در عكس ملاحظه مي فرمائيد ، اصلا به لحاظ ظاهري شبيه هم نيستند ( فقط هرسه عمامه دارند ! كه آنهم به شكل ظاهري آنها كاري ندارد ) و فاصله سني آنها نيز كمي تا حدودي متفاوت است !

سرآنها به هم نچسبيده ، يكي در مشهد ديگري در رفسنجان و سومي در اردكان متولد شده است ، با همه اين توصيفها و دست بر قضا هرسه ي اين حضرا ت بشدت مثل يكديگر فكر ميكنند ! – دكترها معتقدند كه اين سه نفر تنها يك مغز دارند و شواهد امر نشان مي دهد آن كسي كه عمامه سفيد به سر دارد نقشه ميکشد و آن دو نفر ديگر عمل ميكنند.

ارسال به: Balatarin :: Donbaleh :: Cloob :: Mohandes :: Delicious :: Stumbleupon :: Friendfeed :: Twitter :: Facebook :: Greader :: Addthis to other :: Subscribe to Feed

۱۳۸۲/۰۹/۱۸

ارسال به: Balatarin :: Donbaleh :: Cloob :: Mohandes :: Delicious :: Stumbleupon :: Friendfeed :: Twitter :: Facebook :: Greader :: Addthis to other :: Subscribe to Feed

۱۳۸۲/۰۹/۱۷

ببينيد چه جانوراني بر ما حکومت ميکنند.

از گفت و گوي پيام فضلي نژاد با صادق خلخالي

آيت الله دست لرزانش را به شانه من زد و گفت : " حالا چرا براي صانعي تيتر آيت الله العظمي زدي ، اما براي من آيت الله ؟! خب شماها بايد بگيد تا ما عظمي شويم ديگه! ". اصلا به عقلم نمي رسيد که چه بايد پاسخ دهم. گفتم: انشالله دفعه بعد!
------------------------------------------------------------------------------------
صادق خلخالي: " تازه بود که حاکم شرع شده بودم و بنا داشتم تا با منافقين قاطعانه برخورد کنم. براي خيلي از همکارانم سوال بود که چگونه مي شود اين ها را سر جايشان نشاند. عصر از پيش امام بازگشته بودم و با همراهان و همکاران و محافظانم قرار بود شام را در منزلم بخوريم. داشتيم مي آمديم داخل کوچه منزل که از شيشه ماشين ديدم دوتا بچه پانزده ، شانزده ساله گويا مخفيانه چيزي با هم رد و بدل کردند. دستور دادم بگيرند و بگردندشان ببينم ماجرا چيه. خودم از کيف پسره اين روزنامه مجاهدين را در آوردم. يادم هست فاميلش شريعتي بود از خانواده هاي اسمي قم. همانجا پسره را با گلوله زدم و به همراهانم گفتم اينجوري بايد با اين جانوران برخورد کرد! " خلخالي درست مي گفت . امين شريعتي پانزده ساله به دست او اعدام انقلابي شد و در حالي که به خانواده اش گفته بودند فلان روز از زندان آزاد مي شود ، جنازه نوجوان تحويل خانواده اش شد. به سالي نرسيد که مادرش دق کرد و مرد و پدرش راهي دارالمجانين شد.
------------------------------------------------------------------------------------
پیام فضلی نژاد : پرونده اي براي فيلم نامه نويس و كارگردان فيلم محلل بدان جهت كه آن را اشاعه فحشا ميدانستيد، در دادگاه انقلاب گشوده نشد؟
صادق خلخالي: به هر حال قصدمان بود كه با اين جماعت چنان برخورد شود كه ديگر كسي فكر اهانت به مقدسات به ذهنش خطور نكند. سازنده محلل را من بودم اعدام می کردم. به مطهری هم گفتم با چند تا اعدام این ها ادب می شوند و چند سال بیمه ایم.
------------------------------------------------------------------------------------
صادق خلخالي: خيلي از حقايق را نميشود گفت. بايد فكري به حال نان كرد...
پیام فضلی نژاد : رزق و روزي را ميگوييد؟!
صادق خلخالي: بله. گاه كار به جايي ميرسد كه برخي ميخواهند ريشه آدم را بزنند، و لو به هر قيمتي كه شده است ما هم مجبور ميشويم چون پول به ما نميدهند كوتاه بياييم و برخی چیزها را نگوییم یا بگوییم...

پیام فضلی نژاد : شما كه مجاهد هستيد و خودتان نيز لقب فقيه مجاهد را روي رساله تان آوردهايد...
صادق خلخالي: مجاهد هم بالاخره نان مي خواهد. منتها چهار تا نميخواهد، ولي سه تا را كه ميخواهد...
------------------------------------------------------------------------------------
پیام فضلی نژاد : اما شما در پاره ای از گفت و گو های خصوصی تان با من و دیگران گاه اشاره کرده اید به افراط هایی که در زمان حاکمیت شرع شما صورت گرفته ، چه از جانب خود شما و چه از جانب منصوبانتان...
صادق خلخالی : یکبار گفتم که حالا نبش قبر نکن ، اتفاقاتی افتاد . نمی گویم که هیچ خطایی نبود که ، ولی وارد ماهوی آنها نمی شوم. بماند بین من و خدای من...
------------------------------------------------------------------------------------
پیام فضلی نژاد : برای تاریخ هم نمی خواهید خطایی از آن خطاها را بازگویید ؟
صادق خلخالی : تاریخ باید نماد دلاوری های انقلابیون باشد ، حالا خطاهایشان را که نباید بزرگ کرد. مثلا اینکه پاسداران یک برادر دوقلو را به جای دیگری آورده اند و من اعدامش کرده ام ، اینکه نکته مهمی نیست یا مثلا یک گروه بودند که آخر سال 59 فکر می کنم دستگیر کردند که اساسا اسلامی بودند ، اما خب به ما گفتند که اینها مارکسیست هستند و من بدون فوت وقت از دم تیغ گذراندمشان. بعد هم اعلام کردیم اینان در صف شهدای انقلاب هستند و حقیقتا هم دروغ نگفتیم...
------------------------------------------------------------------------------------
پیام فضلی نژاد : مردم کوچه و بازار قم حتی می گویند دست خلخالی به خون بسیاری از نوجوانان و جوانان بیگناه آلوده است. یکی از آنها برایم تعریف می کرد که شما روزی بنا داشتید بیست نفر را با هم محاکمه کنید. جلوی صف آنها رفتید و گفتید یکی درمیان از سمت راست ، اولی اعدام شود و دومی حبس ابد برود. نفر آخر که حبس ابد گرفته بود ، به امید اینکه شاید روزی آزاد شود ، گویا خنده ای بر لبانش نقش بست و شما تا خنده او را دیدید گفتید حال که اینطور شد از آخز صف ، یکی در میان ، اولی اعدام شود و بعدی به حبس ابد رود...
صادق خلخالی : آن خنده شیطانی بود. دقیقا آن صحنه را به یاد دارم....

پیام فضلی نژاد : خنده آن فرد شیطانی بود ، مثلا . گناه بقیه متهمان چه بود ؟! و اصلا مگر خنده دلیل اثبات اتهامی است؟!
صادق خلخالی : الان شما می آئید از دلیل و اثبات دلیل حرف می زنید . آن موقع این چیزها نبود اصلا. می گفتند فلانی ضد انقلاب است ما هم اعدامش می کردیم. آن دسته هم که گفتی همه شان محارب بودند. حبس ابد هم با اعدام که زیاد فرقی نمی کرد...

ارسال به: Balatarin :: Donbaleh :: Cloob :: Mohandes :: Delicious :: Stumbleupon :: Friendfeed :: Twitter :: Facebook :: Greader :: Addthis to other :: Subscribe to Feed

۱۳۸۲/۰۹/۱۶

شانزده آذر ۱۳۸۲



شعارهاى دانشجويان :

رفراندوم, رفراندوم, اين است شعارمردم
زندانى سياسى آزاد بايد گردد
جنبش دانشجويى از اعتصاب كارگران حمايت مي‌‏كند
دانشجوى مبارز راهت ادامه دارد.
آزادى انديشه هميشه هميشه
شرکت در انتخابات خيانت خيانت
خاتمي خاتمي خجالت خجالت
ديکتاتور حياکن مملکتو رها کن
دانشجو بيدار است از سيدعلي بيزار است
اخوند خدايي مي کند ملت گدايي مي کند



دو مزدور لباس شخصي




پدر رضايي های قهرمان درگذشت.



تسليت به مجاهدين خلق ايران و تمام آزاديخواهان

موسي خياباني, علي زركش, مهين رضايي , آذر رضايي , صديقه رضايي , مهدي رضايي , رضا رضايي و احمد رضايي ۸ فرزند و جگرگوشه اش بودند که بدست مزدوران رژيم شاه و رژيم ولايت فقيه شهيد شدند.

ارسال به: Balatarin :: Donbaleh :: Cloob :: Mohandes :: Delicious :: Stumbleupon :: Friendfeed :: Twitter :: Facebook :: Greader :: Addthis to other :: Subscribe to Feed

۱۳۸۲/۰۹/۱۳

معجزه در پاريس

مقاله ای از کورش عرفانی

شب ۲۹ نوامبر ۲۰۰۳ در پاریس یک حادثه ای تاریخی روی داد. در یک سالن ۳۰۰ نفره,‌‏ ایرانیانی از افق های سیاسی مختلف,‌‏ متفاوت و متضاد,‌‏ بدون خونريزی,‌‏ در کنار هم نشستند. اعضای فعلی و سابق مجاهدین و شورای ملی مقاومت در کنار برخی از اصلاح طلبان,‌‏ توده ای های سابق و فعلی در کنار سلطنت طلبان,‌‏ ملی گرا ها در کنار نفراتی از سازمان های چپ و عده ای نیز مستقل و غیر سیاسی با عقاید گوناگون. ترکیبی که ......

ارسال به: Balatarin :: Donbaleh :: Cloob :: Mohandes :: Delicious :: Stumbleupon :: Friendfeed :: Twitter :: Facebook :: Greader :: Addthis to other :: Subscribe to Feed

۱۳۸۲/۰۹/۱۲

شعری از خسرو گلسرخی برای دیروز و امروز .



گيرم که در باورتان به خاک نشسته ام

و ساقه های جوانم از ضربه های تبرهايتان زخم دار است

با ريشه چه می کنيد ؟

گيرم که در سر اين باغ بنشسته در کمين پرنده ای

پرواز را علامت ممنوع ميزنيد

با جوجه های نشسته در آشيان چه می کنيد ؟

گيرم که می کشيد

گيرم که می زنيد

گيرم که می بريد

با رويش ناگزير جوانه ها چه می کنيد ؟...

ارسال به: Balatarin :: Donbaleh :: Cloob :: Mohandes :: Delicious :: Stumbleupon :: Friendfeed :: Twitter :: Facebook :: Greader :: Addthis to other :: Subscribe to Feed