۱۳۸۲/۰۹/۰۶

صادق خلخالی مُرد.



حیف که این اصلاح طلب ۲ خردادی !!! بدون محاکمه برای جنايتهایش به درک اسفل السافلین واصل شد.
اگر بهشت و جهنمی باشد، حتما امشب شاه و خمینی واسداله لاجوردی و هیتلر از قعر جهنم به پیشوازش خواهند آمد.

ارسال به: Balatarin :: Donbaleh :: Cloob :: Mohandes :: Delicious :: Stumbleupon :: Friendfeed :: Twitter :: Facebook :: Greader :: Addthis to other :: Subscribe to Feed

۱۳۸۲/۰۹/۰۵

در دست های دادخواه تو آن زیر پیرهن‌،
فرمان روسیاهی تاریخی تباه نهادان است.



شعرى از نعمت آزرم براى احمد باطبى

ارسال به: Balatarin :: Donbaleh :: Cloob :: Mohandes :: Delicious :: Stumbleupon :: Friendfeed :: Twitter :: Facebook :: Greader :: Addthis to other :: Subscribe to Feed

داشتم گلستان سعدی را میخواندم به حکایت زیر رسیدم :
در عقد بیع سرایی متردد بودم جهودی گفت من از کدخدایان قدیم این محلتم وصف این خانه چنانکه هست از من پرس بجز که هیچ عیب ندارد گفتم بجز آنکه تو همسایه اویی.

خانه را که چون تو همسایه است
ده درم سیم کم عیار ارزد
لیکن امیدوار باید بود
که پس از مرگ تو هزار ارزد

نمیدانم شعری که گویا بر سر در سازمان ملل است که میگوید :
بنی آدم اعضای یکدیگرند
که در آفرینش ز یک گوهرند

از کدام سعدی است ؟

ارسال به: Balatarin :: Donbaleh :: Cloob :: Mohandes :: Delicious :: Stumbleupon :: Friendfeed :: Twitter :: Facebook :: Greader :: Addthis to other :: Subscribe to Feed

۱۳۸۲/۰۹/۰۴

نطق پيش از دستور احمد شيرزاد نماينده اصفهان :

« مدعي بوديم رهبر معنوي جهان هستيم‌‏, تمام توده هاي محروم چشم اميد به ما دوخته اند, ‌‏از مظلومان جهان حمايت مي كنيم, ‌‏سردمدار اخلاق و انسانيت در جوامع خشونت زده امروز هستيم, ‌‏به جاي سلاحهاي مرگبار ضد انساني بر ايمان و ايثارگري جوانانمان تكيه داريم, مي‌‏گفتيم رژيمي هستيم كه قدرتمان ريشه در قلوب مردم دارد ,‌‏به جاي داغ و درفش از نفوذ كلام معنوي بهره مي بريم ,‌‏در حكومت ما فاصله اي ميان رهبران و مردم نيست و همبستگي مردم با حاكميت ضامن شكست تمام توطئه‌‏هاست، مي‌‏گفتيم راه نويني براي بشريت به ارمغان آورده‌‏ايم. اما امروز از ما چهره رژيمي ساخته اند خشن, ‌‏سركوبگر و بريده از مردم, ‌‏متكي بر قدرت نظامي و ابراز سركوب ‌‌‏, رژيمي كه هيچ سخن انتقادآميزي را برنمي‌‏تابد و روز به روز مرزهاي خطوط قرمز آن گسترش مي يابد.
حكومتي كه در خفا رفتاري متفاوت با ادعاهايش دارد و به فكر تهيه سلاحهاي مرگبار و ابزار تهديد كننده بشريت است, ‌‏در اين رژيم چنين تصويري كشيده شده است كه ‌‏منطق گفت وگو با جهان را نمي داند و تنها زبان تهديد را مي شناسد,‌ ‏با خشن‌‏ترين گروههاي تروريستي در ارتباط است, ‌‏رد پاي او در بسياري از حوادث تروريستي گوشه و كنار وجود دارد و دين براي او ابزار سركوب است.
از ما رژيمي ساخته اند كه دروغ مي گويد و به تعهدات خود در مقابل جامعه جهاني پايبند نيست. چند روز پيش تيتر درشت برخي روزنامه هاي اروپا اين بود :" جمهوري اسلامي 19 سال به جهانيان دروغ گفت". مي‌‏توان تمام اين تبليغات را به رسانه‌‏هاي صهيونيستي نسبت داد. مي‌‏توان مثل هميشه آنها را توطئه هاي استكبار جهاني دانست و داد از مظلوميت جمهوري اسلامي زد.
مي‌‏توان كماكان خود را محور خوبي‌‏هاي جهان پنداشت و تمام اتهامات را به دشمني دشمن منسوب كرد. اما يك نكته بسيار ساده اين ميان وجود دارد، آنها سرنخ ها, ‌‏دم خروس‌‏ها و مدارك و مستنداتي از ما دارند كه آنها را در ادعاهايشان محقق جلوه مي‌‏دهد. اين مدارك و مستندات نوعا در داخل منعكس نمي شود.
مردم ما به درستي و دقت نمي دانند كه رسانه هاي جهان چه اتهامات و تقصيرهايي را متوجه جمهوري اسلامي مي كند و بابت اين اتهامات چه شواهدي براي اثبات ادعاها وجود دارد. اما هر چه هست در ماههاي اخير آن دشمنان قسم خورده انقلاب و آن رسانه هاي استكباري و صهيونيستي به نحو بي سابقه اي توانسته اند افكار عمومي مردم جهان را نسبت به ادعاهاي هميشگي شان متقاعد كنند. آنها امروز حق به جانب تر از هميشه ظاهر شده اند. اين واقعيت تلخي است اما واقعيت است. كاري كرده ايم كه آمريكايي ها سرفرازتر از هميشه بگويند ببينيد‌, آنچه ما درباره رژيم جمهوري اسلامي مي گفتيم صحت داشت.
دشمن كارش دشمني است، وقتي رابطه خود را با رژيمي كه از همه نوع ابزار سياسي ,‌‏نظامي‌‏,تكنيكي , فرهنگي و تبليغي برخوردار است از نوع دشمني تعريف و تنظيم مي كنيم بايد بدانيم كه در اين تخاصم حلوا خير نمي كنند. ورود در اين دعوا كياست و درايت هم مي خواهد, تنها سرهاي پر باد كفايت نمي كند.
در معادله اي كه براساس دشمني با استكبار و صهيونيسم تنظيم مي شود بايد انتظار هر نوع تبليغات سوئي از دشمن داشت. مهم اين است كه در اين سوي قضيه ما تا چه حد خوراك تبليغاتي و شواهد و مستندات براي او فراهم مي كنيم . امروز كساني سخاوتمندانه دست اندركار تهيه مستندات تبليغات استكباري هستند. آن زمان كه مستانه به صحنه آمدند و همگان را متهم به توطئه كردند, دانشجويان ,‌‏روشنفكران و روزنامه نگاران را به زندان افكندند, زهرا كاظمي را در زندان كشتند ,‌‏بر هفته ها و ماهها محروميت زندانيان در سلول هاي انفرادي حكم راندند ,‌ ‏بايد چنين روزي را پيش بيني مي كردند كه به دست خود مستندات نمايش رژيمي سركوبگر ,‌‏ناقض حقوق بشر ,‌‏مخالف آزادي بيان و غير دموكراتيك را به رسانه هاي استكباري و صهيونيستي پيشكش كرده اند.
آن زماني كه ساده لوحانه سر خود را به زير برف كردند, ‌‏پروژه هاي بلندپروازانه ‌‏بي هدف طراحي كردند ,‌‏نامعقول ترين و نامتعارف ترين شيوه ها را براي دستيابي به فناوري هسته اي برگزيدند ‌‏و فكر نكردند كه آنچه مي كنند روزي در معرض ديد و بررسي متخصصان جهان قرار مي گيرد, ‌‏آن روز كه سايت عظيم 50 هزار متري زيرزميني طراحي كردند تا در چند متر مربع از يك گوشه آن چند دستگاه سانتريفوژ نصب كنند، فكر نكردند كه اگر از اين چاه فناوري استراتژيك درنيايد، نان تبليغات استكباري درخواهد آمد.
آري در زمان بايد روزي را مي ديدند كه عليه ما تيتر شود كه جمهوري اسلامي 19 سال به دنيا دروغ گفته است. آيا با فرض هر موفقيتي اين ضربه عظيم معنوي و تبليغاتي قابل توجيه است؟ »
« به عنوان يك انقلابي پنجاه و هفتي به صراحت اعلام مي كنم برخي از آنچه امروز بر اين سرزمين مي رود هيچ نسبتي با انقلابي كه امام راحل (ره) راهبري كرده ندارد. انقلاب ما با هدف برپايي جمهوري اسلامي از معبر و در امتداد استقلال و آزادي توانست توده هاي مردم را به گرد شمع امام(ره) جمع آورد. هنوز هم انقلاب ما انقلاب استقلال و آزادي است و جمهوري اسلامي را در همان راستا مي فهمم. »

این پاراگراف آخر را هم به حساب « شاه خوب بود ولی اطرافیانش بد بودند» بگذارید.

ارسال به: Balatarin :: Donbaleh :: Cloob :: Mohandes :: Delicious :: Stumbleupon :: Friendfeed :: Twitter :: Facebook :: Greader :: Addthis to other :: Subscribe to Feed

وقاحت از نوع اصلاح طلبانه آن
كروبي : زهرا كاظمي كار احمقانه‌اي كرد و در كنار اوين رفت و عكس گرفت و او را مأموران بازداشت كردند. حالا يا از اطلاعات بودند يا از قوه قضاييه يا از نيروي انتظامي. اطلاعات و قوه قضاييه فرقي نمي‌كند...





ارسال به: Balatarin :: Donbaleh :: Cloob :: Mohandes :: Delicious :: Stumbleupon :: Friendfeed :: Twitter :: Facebook :: Greader :: Addthis to other :: Subscribe to Feed

۱۳۸۲/۰۸/۲۷

واعظان کاين جلوه در محراب و منبر مي‌کنند
چون به خلوت مي‌روند آن کار ديگر مي‌کنند
مشکـلي دارم ز دانشمند مجلس بازپرس
توبـه فرمايان چرا خود توبه کمتر مي‌کنـند
گوييا باور نـمي‌دارند روز داوري
کاين همه قلب و دغل در کار داور مي‌کنـند
يا رب اين نودولتان را با خر خودشان نـشان
کاين همه ناز از غلام ترک و استر مي‌کنـند
اي گداي خانقـه برجه کـه در دير مـغان
مي‌دهـند آبي که دل‌ها را توانگر مي‌کنند
حسن بي‌پايان او چندان که عاشق مي‌کشد
زمره ديگر به عشق از غيب سر بر مي‌کنند
بر در ميخانه عشق اي ملک تسـبيح گوي
کاندر آن جا طينت آدم مخـمر مي‌کـنـند
صبحدم از عرش مي‌آمد خروشي عقل گفت
قدسيان گويي که شعر حافظ از بر مي‌کنند

ارسال به: Balatarin :: Donbaleh :: Cloob :: Mohandes :: Delicious :: Stumbleupon :: Friendfeed :: Twitter :: Facebook :: Greader :: Addthis to other :: Subscribe to Feed

پدر احمد باطبی : احمد باطبی متعلق به من نیست ، فرزند ایران است.



همزمان با اعطای جایزه ی حقوق بشر به مدافعان حقوق بشر در ایران، پدر احمد باطبی در یک مصاحبه ی رادیویی گفت : من اصلا امیدی به این مدافعان حقوق بشر ندارم.

- اینها همه دروغ می گویند. هیچ کدام قدم خیری برای ما برنداشته اند، هرکدام که آمدند و رفتند به جای کمک، از غذاهای ایرانی تعریف کردند.

- از مجامع بین المللی و حقوق بشر می خواهم که کمک کنند، اگر نمی توانند بساطشان را جمع کنند.... مغازه شان را جمع کنند بروند بالاتر دکان دیگری باز کنند.

- من به مسئولان کشور اخطار می کنم که کاری نکنند که در آتش خشم ملت گرفتار شوند.

- تنها جرم احمد باطبی یک پیراهن خونی بود که برسردست بلند کرد.

- پسرم اسیر شماست ، دستگیری مجدد برای چیست ؟

- احساس خطر می کنم ، آرزوی مرگ میکنم، هر آن منتظر مرگم، این زندگی نیست، این روز مرگی است.

وقتی من رفتم پیش آقای مرتضوی ایشان گفتند دروغ می گوئید، بچه را قایم کرده اید
و بما نمی گوئید. در آخرین لحظه گفتند من میدانم پسرت کجاست، می خوای باهاش حرف بزنی ؟ من را تهدید کرد که اگر صبحت کنی خفه ات می کنم. وکیل گرفتیم

وکیل هم تهدید شد . من یک پدرنگرانم. همه جا صحبت می کنم.

آن طرف مرز آیا کسی هست ؟ به داد من و خانواده ام برسید.

ارسال به: Balatarin :: Donbaleh :: Cloob :: Mohandes :: Delicious :: Stumbleupon :: Friendfeed :: Twitter :: Facebook :: Greader :: Addthis to other :: Subscribe to Feed

۱۳۸۲/۰۸/۲۶

شيرين عبادي در مصاحبه با اميرطاهری :
من در ايران حجاب می پوشم چون بوسيله قانون تحميل شده است.اگر حجاب نپوشم بر خلاف قانون عمل کرده ام. من خواهان تغيير اين قانون هستم چون فکر ميکنم حکومت چنين حقی ندارد که به زنان بگويد سر خود را بپوشانند. من در بيرون از ايران حجاب نمی پوشم چون آنجا همچو قانونی نيست. اين موضوعی است که در باره بسياری از زنان ايرانی صادق است. ما بجای اينکه به دختران بگوييم سر خود را يپوشانند بايستی به آنها ياد دهيم چگونه از مغز خود استفاده کنند. من همچنين با حکومتهايی که قانون عليه پوشيدن حجاب وضع ميکنند هم مخالف هستم.


ارسال به: Balatarin :: Donbaleh :: Cloob :: Mohandes :: Delicious :: Stumbleupon :: Friendfeed :: Twitter :: Facebook :: Greader :: Addthis to other :: Subscribe to Feed

روشنگرى: حدود دو هفته پس از اخراج دو جاسوس ايرانى از سوئد از سوى پليس امنيتى اين كشور، اسامى اين دو نفر "حميد فروغى" معروف به حاج حميد و "امير هوشنگ مستوفى" از بازجويان و شكنجه گران زندان زاهدان اعلام شده است. يك سازمان چپگرا با انتشار اطلاعيه اى نوشت:"ماموريت اين دو تروريست جمع آورى اطلاعات از وضع زندگى پناهندگان سياسى و همچنين ارتباط گيرى با برخى ديگر براى همكارى با واواك بوده است." واحد سوئد سازمان اتحاد فدائيان كمونيست در اطلاعيه خود از دولت سوئد انتقاد كرده است كه با "پخش يك خبر كلى در مورد اخراج اين دو تروريست هيچ اشاره اى به نام و سابقه و نوع ماموريت آنها نكرده است."




ارسال به: Balatarin :: Donbaleh :: Cloob :: Mohandes :: Delicious :: Stumbleupon :: Friendfeed :: Twitter :: Facebook :: Greader :: Addthis to other :: Subscribe to Feed

۱۳۸۲/۰۸/۲۲

شعری از محمد زهری

برای هر ستاره ای كه ناگهان
در آسمان
غروب می كند
دلم هزار پاره است
دل هزار پاره را
خيال آن كه آسمان
هميشه و هنوز
پر از ستاره است
چاره است


ارسال به: Balatarin :: Donbaleh :: Cloob :: Mohandes :: Delicious :: Stumbleupon :: Friendfeed :: Twitter :: Facebook :: Greader :: Addthis to other :: Subscribe to Feed

فاطمه حقیقت جو در سخنان پیش از دستور خود در مجلس پس از اشاره به وجود شکنجه در زندانهای سپاه پاسداران و اشاره به مسوولیت سپاه در دستگیری مخالفان واجرای برنامه های ندامت گیری خواستار رفراندوم شده است،


ارسال به: Balatarin :: Donbaleh :: Cloob :: Mohandes :: Delicious :: Stumbleupon :: Friendfeed :: Twitter :: Facebook :: Greader :: Addthis to other :: Subscribe to Feed

ضریب ۵۰ برای آبادانی زندان ها
۷۰ در صد زندان قصر به وسعت ۱۲ هکتار تخریب شده، بجای آن در حسن آباد قم زندانی به وسعت ۶۰۰ هکتار بنا خواهد شد.



ارسال به: Balatarin :: Donbaleh :: Cloob :: Mohandes :: Delicious :: Stumbleupon :: Friendfeed :: Twitter :: Facebook :: Greader :: Addthis to other :: Subscribe to Feed

يك نامه و يك درخواست به انجمن قلم فرانسه
كاظم مصطفوي

از قضاياي 17ژوئن گذشته و هجوم به‌مجاهدين در پاريس كه حتماً خبردار هستيد. من هم از جمله كساني بودم كه در آن روز دستگير و سپس آزاد شدم. از تحليل ريشه‌هاي آن قضيه بگذريم. به‌هردليل در آن ايلغار تمام سرمايهٌ من هم برباد رفت. يعني تمام نوشته‌ها و مدارك و اسنادي كه به‌هزار خون جگر گردآورده بودم در كامپيوتري بود كه توسط آقايان ضبط شد. گفتند بازرسي مي‌كنيم و برمي‌گردانيم. اما تا به‌حال كه خبري نشده است. نامه‌اي به‌رئيس انجمن قلم فرانسه نوشتم و تقاضا كردم كه از آقايان بخواهد تمام مداركي را كه از من به‌دست آورده اند منتشر كنند اما باز هم جوابي نگرفته ام. من طي تمام سالهاي حاكميت آخوندي كاري جز نوشتن نداشته‌ام. يعني «سلاح»م همان كامپيوتري بوده است كه ضبط شده و عمليات تروريستي هم كه انجام داده‌ام نوشتن قصه و مقاله و سرودن شعر بوده و تحقيق در مورد زندانهاي رژيم آخوندي و شكنجه زندانيان سياسي و قتل عام آنها. حالا خلع سلاح شده‌ام. يعني كامپيوترم را گرفته‌اند تا ديگر عملياتي انجام ندهم. بايد اين طرف و آن طرف بدوم تا شايد نسخه ديگري از نوشته‌هايم را پيدا كنم. تا در هجومي ديگر باز هم آنها برباد روند. اما خيال آخوندها راحت باشد. اگر صدبار ديگر هم قضيه تكرار شود من دست برنخواهم داشت. باز هم خواهم نوشت و قاتلان مردم ايران را افشا خواهم كرد, همه را دوست دارم و هيچ دشمني جز آخوندها ندارم. نه فريب شارلاتانهايي مانند آخوند خاتمي را خواهم خورد و نه مرعوب جو سازي‌هاي مزدوران آخوند يونسي و وزارت ملعونه‌اش در داخل و خارج كشور خواهم شد...




رياست محترم انجمن بين‌المللي قلم!

با سلام, من حميد اسديان(كاظم مصطفوي) يك نويسنده و شاعر ايراني هستم كه اين نامه را برايتان مي‌نويسم.

ادامه متن در ايران لیبرتی

ارسال به: Balatarin :: Donbaleh :: Cloob :: Mohandes :: Delicious :: Stumbleupon :: Friendfeed :: Twitter :: Facebook :: Greader :: Addthis to other :: Subscribe to Feed

۱۳۸۲/۰۸/۱۹

حتا خودمان را برای زندگی

شعری از مریم هوله


نمی دانم شما هم هیچوقت دچار این احساس می شوید یا نه !

حس می کنم مدام دارم به تعویق می اندازم

با حمام کردن و خوردن وخوابیدن
جنازه ام را به تعویق می اندازم

با کنار آمدن و ترسیدن

کفر نکردن و سیگار نکشیدن

اقدام نکردن علیه امنیت ملی

با شعار ندادن و آدم نکشتن

الکل ِ کم و رژیم ِ سالم

دارم جنازه ام را به تعویق می اندازم

نمی دانم چرا دسته جمعی به این احساس دچار نمی شویم ؟

شاید به خاطر اینست که اجتماع بیشتر از یک نفر
غیرقانونی ست !

احساس کردن و نترسیدن
نکند جنازه ها را زنده می کند !

این مرگ ِ دسته جمعی را
نکند از به تعویق افتادن
نجات می دهد
که بکشد !

بکشد
این مرگ را بکشد
که چند روز
مثل آدم با هم زنده بمانیم !

مشروب بخوریم

ازدواج کنیم

و هرچیزی را که لازم بود بکشیم
برای زنده ماندن
حتا خودمان را !


ارسال به: Balatarin :: Donbaleh :: Cloob :: Mohandes :: Delicious :: Stumbleupon :: Friendfeed :: Twitter :: Facebook :: Greader :: Addthis to other :: Subscribe to Feed

۱۳۸۲/۰۸/۱۵

از وبلاگ زهرا :

ديشب ساعت ۱۱ بليط داشتم... هميشه بابا منو مي آورد ترمينال و بدرقه ام ميکرد و تا اتوبوس راه نمي افتاد، از جاش تکون نميخورد که من غصه ام نگيره. اما ديشب که نمي تونست بياد، داداش تيمور ميخواست منو برسونه... ساعت يه ربع به ۱۱ بود، چون هر دومون خيلي خسته بوديم، گفتيم پياده بريم تا ترمينال لاهيجان. آخه هوام خيلي خوب بود... داشتيم درباره بابا و خونه و اينا حرف ميزديم که ماشين کميته جلوي پامون ترمز کرد و ميخواست بدونه چه نسبتي داريم! من فقط کارت دانشجوئيم همرام بود و داداشم چيزي همراش نبود و اونام گفتن چون مدارکمون کافي نيست، بايد بازداشتمون کنن تا خونواده هامون بيان! حالا منم بليط داشتم و حتي بليط رو هم نشونشون دادم، اما گفتن بايد معلوم بشه، داداشم با من چه نسبتي داره! بابام که بيمارستان بود. داداشم هم کلي سرشون داد زد که مامانم ديگه طاقت شنيدم خبر بد رو نداره، عموم الان بيمارستانه به اون زنگ بزنين. بيچاره عموم، ظرف ۵ دقيقه خودش رو به کميته رسوند و کلي سرشون داد زد و با استفاده از نفوذ يکي از آشناهاي بسيجيش ما رو آزاد کردن!!! ساعت ۱۱:۱۰ بود، براي جبران کارشون مجبور شدن که خودشون ماها رو تا ترمينال برسونن! وقتي در ترمينال رسيديم، داداشم با عصبانيت گفت که زشته و همين جا نگهدارن!! خوشبختانه اتوبوس تاخير داشت و من و داداش اونجا کلي حرف زديم و داداشم کلي سر به سرم گذاشت! آخه من واقعا ترسيده بودم که نکنه ما رو امشب نگهدارن و من فردا نتونم سر کلاسم برم.



ارسال به: Balatarin :: Donbaleh :: Cloob :: Mohandes :: Delicious :: Stumbleupon :: Friendfeed :: Twitter :: Facebook :: Greader :: Addthis to other :: Subscribe to Feed

۱۳۸۲/۰۸/۱۴

مراقب باشيد چيزهايی را كه دوست داريد بدست آوريد

وگرنه سرانجام ناچار خواهيد بود

چيزهايی را كه به دست آورده ايد دوست داشته باشيد.

برنارد شاو




ارسال به: Balatarin :: Donbaleh :: Cloob :: Mohandes :: Delicious :: Stumbleupon :: Friendfeed :: Twitter :: Facebook :: Greader :: Addthis to other :: Subscribe to Feed