۱۳۸۲/۰۸/۲۷

واعظان کاين جلوه در محراب و منبر مي‌کنند
چون به خلوت مي‌روند آن کار ديگر مي‌کنند
مشکـلي دارم ز دانشمند مجلس بازپرس
توبـه فرمايان چرا خود توبه کمتر مي‌کنـند
گوييا باور نـمي‌دارند روز داوري
کاين همه قلب و دغل در کار داور مي‌کنـند
يا رب اين نودولتان را با خر خودشان نـشان
کاين همه ناز از غلام ترک و استر مي‌کنـند
اي گداي خانقـه برجه کـه در دير مـغان
مي‌دهـند آبي که دل‌ها را توانگر مي‌کنند
حسن بي‌پايان او چندان که عاشق مي‌کشد
زمره ديگر به عشق از غيب سر بر مي‌کنند
بر در ميخانه عشق اي ملک تسـبيح گوي
کاندر آن جا طينت آدم مخـمر مي‌کـنـند
صبحدم از عرش مي‌آمد خروشي عقل گفت
قدسيان گويي که شعر حافظ از بر مي‌کنند

ارسال به: Balatarin :: Donbaleh :: Cloob :: Mohandes :: Delicious :: Stumbleupon :: Friendfeed :: Twitter :: Facebook :: Greader :: Addthis to other :: Subscribe to Feed