۱۳۸۴/۰۳/۱۱

روز جهاني کودک، «آفتابه لگن هفت دست، شام و ناهار هيچي»
همنشين بهار


مادر ، زمان ِ درازي ست که از ُدوران ِ کودکي و آن شب ها که َبر گهواره ام َخم مي شدي و لالائي مي خواندي ، گذشته است .
آخ ! دوران ِ کودکي چه زود گذشت ، گوئي َپرنده اي بود که َپر َزد و رفت .مادر ، با من سخن بگو . دوران ِ کودکي را دوباره به من هديه بده و برايم ترانه بخوان . ترانه بخوان تا ستارگان به ميهماني شب بيايند .

سلام َبر سرنوشت ! جاي افسوس نيست . هرچه بود گذشت و من مي کوشم شاد بمانم ، ولي چقدر ، چقدر دوست دارم که خاطرات زيباي کودکي ، آن آسمان ِ ُپر ستاره ِ آبي ! آن دوردورهاي صاف و بي َغش و بي ابر ، دوباره زنده شود ، چقدر ، چقدر دوست دارم ترانه ها و آن لالائي هاي محزون که َبر َسر ِ گهواره ام ، نرم نرمک و آهسته مي خواندي ، آن لحظات افسانه اي که هميشه در قلب من است ــ از راه برسد ! ... ( ۱ )
***

« روز جهاني کودک » از راه رسيد ، ياد « صبحي » و « بچه ها سلام » اش و ياد « ثمين باغچه بان » و پدرش « جبار باغچه بان » به خير که براي کودکان ديروز و پس پريروز ، قصه ها مي گفتند ...

« روز جهاني کودک » از راه رسيد ، اما کيست که نداند قربانيان اصلي دنياي ستم زده و دودگرفته ما کودکاني هستند که به جاي مزمزه مهرباني و شادي ، بايد در بازار کار له و لورده شوند ؟يونيسف [صندوق كودكان سازمان ملل متحد ] سال ها پيش تعداد آنان را ۲۶۵ ميليون نفر برآورد کرده بود . کودکان مظلومي که در اوج محروميت وفقر « مجبورند با دست هاي کوچک و ظريف بار سهمگين معيشت خانواده را به دوش كشند .
آنان از طريق فروش يا اجاره توسط خانواده ،‌ و يا ربوده شدن توسط باندهاي مواد مخدر و فحشاء ، به کار بردگي ، حمل مواد مخدر ، تجارت سکس ، مزارع پنبه و ديگر بخش هاي کشاورزي، جان کندن در کارخانه هاي بزرگ و کارگاه هاي کوچک، معادن ، ماهيگيري ، کار طاقت فرسا در کشتي، ماشين شوئي در گاراژها، فروشندگي در خيابان يا بازار ، حمل زباله ، خشت زني ... و بسياري مشاغل ديگر در سرتاسر جهان مبتلا هستند »

از ايران و افغانستان و عراق و فلسطين و مکزيک و اکوادور و هندوستان ، تا لهستان و بلغارستان و چک و روسيه ، و حتي اروپا و کانادا و ايالات متحده ، همه جا ، همه جا کودکان ِمحرومند که زندگي و هستي شان به گروگان گرفته و نابود مي شود .

نزديک به ١۶ سال از تصويب پيمان نامه جهاني حقوق کودک که تقريباً همه دولت هاي جهان براي آن سلام و صلوات فرستاده اند ، مي گذرد . پنج سال پيش نيز کنفرانس بين المللي کار The International Labour Organization [ ILO] در خصوص منع كار كودكان تصميمات پر آب و تابي گرفت و بيشتر از هر سند بين المللي دولت‌‏ ها به به و چه چه گفتند ! اما در عمل آش همان آش و کاسه همان کاسه است .

واقعا ضرب المثل هاي مردمي چه گوياست « آفتابه لگن هفت دست ، شام و نهار هيچي »

به گفته مسئولان سازمان يونيسف هر ساله در سراسر جهان متجاوز از ۱۰ ميليون کودک جان خود را بر اثر ابتلا به بيماري هاي قابل پيشگيري از دست مي دهند ، بيش از ۱۵۰ ميليون کودک در سراسر دنيا از گرسنگي رنج مي برند ، ۲ ميليون کودک جان خود را در جنگهاي ۱۰ ساله اخير از دست داده اند و همچنين متجاوز از ۱۲۰ ميليون کودک که در سنين مدرسه هستند ، هرگز به مدرسه نمي روند . ما شاهد نابرابري، بهره کشي و ستم روزافزون بر کودکان در گوشه و کنار دنيا هستيم . کودکان آفريقايي پيش روي جهانيان از گرسنگي مي ميرند، کودکان آمريکاي لاتين، اسير افزون طلبي و زياده خواهي هاي قدرتمندان هستند ، زندگي کودکان افغان با فقر ، فلاکت و بي خانماني درآميخته و کودکان عراقي به بهانه رعايت حقوق بشر و دموکراسي ! در زير چکمه هاي ارتش آمريکا و انگليس و در واقع با نقشه « تينک تانک ها »Think Tanks يعني مُخ هاي پشت پرده دولت بوش و برنامه ريزان پروژه قرن جديد ، که به اين نتيجه رسيده اند « دنيا را بايد با بگير و ببند و بکش بکش ، دموکراتيزه و سر آزاديخواهان را هم زير آب کرد ! » ــ جان مي دهند .
در ميهن مظلوم و مغموم ما نيز آسمان همين رنگ است ، غنچه لبخند بر لب مردم پژمرده و دشمن ترين دشمنان مردم ايران که استبداد ديني ست ، حال خوشي براي هيچکس باقي نگذاشته است ، آخوندهاي بي عمامه و عمامه دار ، ذکر و فکري جز زد و بند با طالبان نفت و دلار ندارند و تا اين ظلمت شبانه باقي ست ، در بر همين پاشنه خواهد چرخيد و کودکانمان نيز رنگ شادي نخواهند ديد .
همه دنيا شده اند مَنتر ارتجاع مذهبي و نئو کنسرواتيوهاي آمريکائي که زير زيره ، نان به هم قرض داده ، لي لي به لالاي همديگر مي گذارند .
بيش از ۱۰ ميليون کودک در ميهن ما ، نه تنها در زندان بزرگي که ارتجاع مذهبي پاسداريش مي کند ، اسيرند ، چوب ِ بُحران ِساختاري امپرياليست ها و در رأس آن آمريکا را هم مي خورند که براي احياي دوره جديدي از شکوفائي بورژوائي ، به خاطر « کنترل بر ذخائر نفت و جريان منظم آن به کشورهاي متروپل » ،براي حفظ و تقويت موازنه استراتژيک درخاورميانه در جهت خودشان ،و براي خاموش ساختن کانون هاي بحران ــ جهاني را به جنگ و جنايت کشيده و عالم و آدم را هم با شعارهاي دموکراسي و حقوق بشر فيلم کرده اند . آيا روزي مي رسد که کودکان ما شور و شادي را مثل گرماي آفتاب حس کنند ؟ يک روز ماه ميآد ؟

***
(۱ ) مادر با من سخن بگو ، ترجمه يک ترانه قديمي روسي ست که خواننده شهير شوروي " والنتينا ـ تالکو ُنوا " اجراء نموده است .
Поговори со мною, мама

Поговори со мною, мама
Давно ли песни ты мне пела,
Над колыбелью наклонясь.
Но время птицей пролетело ,
И в детство нить оборвалась.

Поговори со мною, мама,
О чем-нибудь поговори,
До звёздной полночи до самой,
Мне снова детство подари.

Довольна я своей судьбою,
Того, что прожито не жаль.
Но как мне хочется порою
Вернуть безоблачную даль.

Минуты сказочные эти
Навек оставлю в сердце я.
Дороже всех наград на свете
Мне песня тихая твоя.

ارسال به: Balatarin :: Donbaleh :: Cloob :: Mohandes :: Delicious :: Stumbleupon :: Friendfeed :: Twitter :: Facebook :: Greader :: Addthis to other :: Subscribe to Feed