۱۳۸۶/۰۴/۲۲

دست بردار از اين در وطن خويش غريب!!!

قاصدك! هان، چه خبر آوردي؟
از كجا، وزكه خبر آوردي؟
خوش خبر باشي، اما، اما
گرد بام و در من
بى ثمر مي‌‏گردى
انتظار خبرى نيست مرا
نه زياري، نه زديار و دياري، بارى
برو آن جا كه بود چشمى و گوشى با كس
برو آنجا كه ترا منتظرند
قاصدك!
در دل من همه كورند و كرند
دست بردار از اين در وطن خويش غريب
قاصدك تجربه‌‏هاى همه تلخ
با دلم مي‌‏گويد
كه دروغى تو، دروغ
كه فريبى تو، فريب
قاصدك! هان، ولى... آخر... اى واى!
راستى آيا رفتى با باد؟
با توام، آى ! كجا رفتي؟ آى...!
راستى آيا جايى خبرى هست هنوز؟
مانده خاكستر گرمى جايي؟
در اجاقى- طمع شعله نمي‌‏بندم - خردك شررى هست هنوز؟
قاصدك!
ابرهاى همه عالم شب و روز
در دلم مي‌‏گريند

مهدى اخوان ثالث

ارسال به: Balatarin :: Donbaleh :: Cloob :: Mohandes :: Delicious :: Stumbleupon :: Friendfeed :: Twitter :: Facebook :: Greader :: Addthis to other :: Subscribe to Feed