۱۳۸۶/۰۵/۲۱

در مردگان خود نظر می افكنيم با طرح خنده ای
و نوبت خود را انتظار می كشيم
بی هيچ خنده ای!!

عباس کيارستمی، فيلمساز گلخانه ای که جدای از توانايهايش، چندين بار در ادامه مماشات کشورهای اروپايی و مخصوصا فرانسه فيلمهايش فستيوالی شده بود، در يک مصاحبه در هفته گذشته گفته است : احمد شاملو با مرگش از يادها رفت چون شاعری حزبی! و سياسی بود ولی سهراب سپهری ماندگار است زيرا ...(نقل به مضمون).


اين خانم هم ديروز بدون توجه به اظهارات اين فيلمساز بزرگ ايرانی، فقط برای اينکه ظاهرا يک تو دهنی سياسی وحزبی به ايشان بزند، شعری از شاعرفراموش شده را در مقابل وزارت کشاورزی و در اعتراض به عدم رسيدگی مسؤلين به دلايل چهار سيل در طول چهار سال متوالی در استان گلستان را بر کاغذی نوشته بود و در دست گرفته بود.



شاملو در پاسخ به سوال «در باب سهراب سپهری نظرتان چیست؟» می‌گوید: «...زورم می‌آید آن عرفان نابه‌هنگام را باور كنم. سر آدم‌های بی گناه را لب جوب می‌برند و من دو قدم پایین‌تر بایستم و توصیه كنم كه ”آب را گل نكنید!“ تصور می‌كنم یكی‌مان از مرحله پرت بودیم، یا من یا او. ...دست كم برای من ”فقط زیبایی“ كافی نیست...»

ارسال به: Balatarin :: Donbaleh :: Cloob :: Mohandes :: Delicious :: Stumbleupon :: Friendfeed :: Twitter :: Facebook :: Greader :: Addthis to other :: Subscribe to Feed