۱۳۸۴/۱۲/۲۲

بوته وباروت (برای چهارشنبه سوری)


ای هموطنان بوته وباروت بياريد
بر شيخ همه آتش و بر قلبِ خودی عشق بکاريد
درهرگذر و کوچه وبرزن
شب را بدريد، نور بباريد.

درشهرهمه، هلهله زن پای بکوبيد
اين قصه به عمامه و نعلين بگوئيد:
تو؛ زردی ودردی؛ و، منم سرخی "آتش"
اين شب بشود صبح، به آن "آتش"سرکش.

پوشيد به تن جامهء رنگين و به لب،" خند"
تا تلخ شود کام امام،کام تو چون قند
کوبيد به شب طبل سحر، وقت بهارست
فرياد که اين خاک ز"بيگانه" و"سازش"به کنارست.

ای هموطنان بوته و باروت بياريد
چون شنبه شود چهار، بهم بوسه بباريد
گوئيد همه يک دل و يک جان
مائيم همه حافظ اين خاک، چه ناخن چه به دندان.

ای هموطنان بوته وباروت بياريد
برشيخ همه آتش وبرقلب خودی عشق بکاريد.

ارسال به: Balatarin :: Donbaleh :: Cloob :: Mohandes :: Delicious :: Stumbleupon :: Friendfeed :: Twitter :: Facebook :: Greader :: Addthis to other :: Subscribe to Feed